نویسنده: حسن شمس آبادی




 

چکیده

حادثه17 شهریور1357ازجمله حوادث و رویدادهای مهم انقلاب اسلامی به شمار می رود. دراین روز، بیشتر شهرهای کشور شاهد تظاهرات میلیونی مردمی بود که ضمن لبیک گفتن به مرجعیت دینی و روحانیت، درخیابان ها ضد رژیم پهلوی شعار دادند. این تظاهرات در حالی روی داد که در11 شهر، ازسوی دولت، حکومت نظامی اعلام شده بود و این حرکت، بیانگر بی اعتنایی کامل مبارزان و مردم به اقدامات و تمهیدات صورت گرفته ازسوی حکومت بود.
درمشهد، این روز مصادف با بازگشت آیت اللّه سیدحسن قمی پس از یک دوره تبعید13 ساله به کرج بود. ورود ایشان به مشهد باعث شدت یافتن تظاهرات و اعتصابات و همچنین قوت قلبی برای مبارزان گردید. ازسویی دیگر، بازگشت ایشان بر شهرت و نفوذ وی در بین توده های مردمی افزود و بیت ایشان مجددا کانون مبارزات قرار گرفت.
کشته و زخمی شدند عده ای از مردم در17 شهریور درمیدان ژاله تهران، مشهد و دیگر شهرها وضعیت را درکشوربحرانی ترکرد. روحانیت مشهد ا محوریت آیات سیدعبداللّه شیرازی و قمی با صدور اعلامیه های متعددی، ضمن محکوم ساختن این حادثه، درسراسرکشورعزای عمومی اعلام کردند و بر ادامه مبارزه تا سرنگونی کامل رژیم تأکید نمودند.
در مقاله پیش رو، سعی شده تا فرایند قیام17 شهریور مشهد و واکنش جامعه روحانیت این شهر در قبال این حادثه مورد کنکاش و بررسی قرارگیرد و بدین ترتیب، زوایای این حادثه درمشهد آشکار و شفاف گردد.
واژگان کلیدی: قیام17 شهریور، مشهد، انقلاب اسلامی، علما، آیت اللّه سیدحسن قمی.

تمهیدات دولت، قبل از17 شهریور

با نزدیک شدن به17 شهریورواوج گرفتن تظاهرات سراسری در تمام شهرهای ایران، رژیم که از این حوادث نگران شده و به هراس افتاده بود، با انتشار اطلاعیه ای برپایی هرگونه اجتماع و راهپیمایی را بدون هماهنگی با شهربانی ممنوع اعلام کرد و حتی تهدید نمود که دستورات لازم را در این زمینه به مسئولان انتظامی اعلام نمود و با متخلفان از این مقررات به شدت برخورد خواهد کرد و دراین اطلاعیه ازاقدامات دولت جهت آزادی های سیاسی و قانونی، تمجید شده و اغتشاشات و ناآرامی ها به سوءاستفاده کنندگان نسبت داده شده بود:
به طوری که هم میهنان عزیز، آگاه هستند دولت از بدو تشکیل، هم خود را مصروف آزادی های قلم، بیان و اجتماعات ساخته است ولی متأسفانه دست هایی پنهان با استفاده ازروش های شناخته شده درصدد سوءاستفاده از این شرایط برآمده است و با تشکیل اجتماعات و ترتیب تظاهرات، مطالبی را که صریحا بخلاف قوانین کشوری است مطرح می سازند و با دست زدن به اغتشاش و تخریب و با سلب آسایش و امنیت موجبات نگرانی همگانی را فراهم می آورند. دربرابراین مخاطرات و به منظورتأمین آسایش عموم و جلوگیری ازاقدامات خرابکارانه، دولت مقررمی دارد که تشکیل اجتماعات با اجازه شهربانی و فقط درمحل هایی که موجب سد معبر نباشد آزاد است و به مسئولان
انتظامی دستورداده شده است که ازتشکیل اجتماعات بدون اجازه درمعابرعمومی شدیدا جلوگیری نماید(1).
با اوج گرفتن تظاهرات، بعدازظهرروز پنجشنبه مورخ (16/6/57)، شورای امنیت ملی، متشکل از نخست وزیر، وزیر امور خارجه، ستاد ارتش، رئیس ساواک، رئیس شهربانی، فرمانده ژاندارمری و وزیرکشور، جلسه اضطراری تشکیل داد تا جهت مقابله با گسترش تظاهرات و وقایعی که درآن روزها گریبانگیرکشوربود، تصمیم گیری کند.
دراین جلسه نخست وزیر، شریف امام، که ریاست جلسه را بر عهده داشت پیشنهاد کرد که جهت یکسره نمودن کار و ایجاد خفقان، دراکثر شهرهای کشورحکومت نظامی اعلام گردد چرا که اعلام حکومت نظامی تنها در تهران، مشکلی را حل نخواهد کرد:
بنده نظرآقایان راخواستم که اگر موافقت بکنید ما تهران، اصفهان، شیراز، یزد، تبریز، قم، مشهد را اعلام بکنیم همزمان و کاررا یکسره بکنیم. من این طورفکرمی کردم که اگرتهران را اعلام بکنیم، خوب فردا همین بساط دریزد یا درشیرازخواهد بود، آن وقت چه می شود. (2).
بیشتراعضای شرکت کننده ضمن تأیید این مسأله براین نکته تأکید کردند که حداقل مدت حکومت نظامی(6)ماه باشد. ازنکات جالبی که در این جلسه مورد بررسی قرار گرفت علت نارضایتی مردم بود و مسائلی چون دزدی های کلان، بی قانونی، خیانت مسئولان،خروج بی حساب پول و ثروت از کشور، رشوه های کلان، رفتار برخی از سران مملکت و... از جمله دلایل نارضایتی مردم اعلام شد(3). تأکید اعضای شرکت کننده در جلسه بر این مسائل به عنوان دلایل نارضایتی مردم، باعث ناراحتی و عصبانیت نخست وزیر شد به طوری که بیان کرد:«هر کدام یک جور، ما پدر مردم را درآوردیم... . »(4)
جلسه مذکورتا پاسی از شب ادامه یافت. پس ازگفتگوهای بسیار در مورد اعلام حکومت نظامی و مشورت های تلفنی با شاه، متنی توسط منوچهرآزمون، وزیرمشاوردرامور اجرایی، تهیه و مقرر شد از(17/6/57)در12شهرکشورحکومت نظامی اعلام گردد. دراین راستا دراعلامیه ای که ازسوی دولت منتشر شد، تظاهرات و راهپیمایی های مردم، برهم زدن نظم عمومی و اغتشاش تعبیر شد و ریشه های این ناآرامی ها «پول و نقشه خارجی و تحریکات بیگانه»قلمداد گردید. دراین اعلامیه، دولت درباره علت برقراری حکومت نظامی اعلام کرد:
دولت با اعتقاد کامل به اجرای قانون اساسی و به اصل آزادی های ملی که قوه مقننه ایران مظهر و محل تبلور آن است، با عزمی راسخ و با وجدانی بیدارو به نام همه مردم، به منظورحراست از موجودیت و وحدانیت ملی و برای آنکه فرصت داشته باشد با اقدامات لازم در جهت تأمین هرچه بیشتررفاه عامه مردم و حفظ آهنگ توسعه سالم اقتصادی و انجام سریع و قاطع اصلاحات اداری و تأمین عدالت اجتماع و مبارزه با فساد و تأمین آزادی های واقعی در جهت رفع علل نارضایتی های مردم اقدام کند و درمحیطی آرام و با تلاشی مؤثر به نگرانی های همگانی خاتمه دهد، ناگزیرحکومت نظامی را برای 6 ماه در شهرهای تهران،کرج، قزوین، قم، مشهد، تبریز، اهواز، آبادان، اصفهان،
شیراز، کازرون و جهرم اعلام می نماید(5).
اوضاع و شرایط حاکم برجامعه بسیار حساس بود. اردشیر زاهدی که از بعدازظهر روز پنجشنبه(16/6/57)تا صبح فردای آن روز نزد شاه بود و گزارش ها را لحظه به لحظه به اطلاع او می رساند، دربازه شرایط حساس حاکم بر جامعه چنین می گوید:
مرتب نخست وزیرتلفن می کرد حضوراعلیحضرت که همه نظر دارند که بشود. من نظرم را به اعلیحضرت عرض کردم که حکومت نظامی اعلام نشود، برای خاطر اینکه اگراین کار بشود، با این عجله، ممکن است نتیجه خوبی نداشته باشد. من معتقد بودم اگر می خواهند که حکومت نظامی اعلام بکنند، اقلا یک روز، دو روزمردم وقت داشته باشند که بدانند. آن شب حتی تا ساعت 4 صبح طول کشید، بالاخره اعلیحضرت نظر هیئت دولت را قبول کردند... و بالاخره گویا نزدیکی های صبح بود که دولت حکومت نظامی اعلام کرد چون من وقتی داشتم می رفتم به منزلم نزدیکی های صبح بود. دیدم که اتومبیل پلیس می گردد و اعلام حکومت نظامی می کند(6).

تظاهرات عید فطر در مشهد

روز13 شهریور1357، مصادف با عید فطر بود. دراین روز در مشهد تظاهرات دامنه داری با حضورده ها هزار زن و مرد صورت گرفت که درنوع خود بی نظیربود. در این راهپیمایی
گروه‌هایی ازاصناف و بازاریان، بانوان و همچنین علمای مشهد از جمله سید کاظم مرعشی، محمدمهدی نوغانی، میرزا جواد آقا تهرانی و ابوالحسن شیرازی و همچنین نماینده آیت‌الله شیرازی حضور داشتند. دراین تظاهرات آیات عظام و مدرسان طراز اول مشهد و هزاران مرد و زن درحالی که پلاکاردها و پارچه‌نوشته‌هایی را با خود حمل می‌کردند، بیش از4 ساعت در خیابان‌های منتهی به حرم مطهر و در صفوف منظم، راهپیمایی کردند. از نکات قابل توجه در تظاهرات این روز این بود که مأموران انتظامی، مزاحمتی برای راهپیمایان ایجاد نکردند هرچند خیابان‌های نادری، شاهرضا، شاهرضانو، خسروی، خسروی‌نو، امیراسدالله علم، طبرسی و پایین خیابان از طرف مأموران بر روی اتومبیل‌ها بسته شده بود. از جمله شعارهای تظاهرکنندگان در این روز عبارت بود از:مرگ بر شاه، آمریکا برو بیرون، حسین سردار ملت، خمینی رهبر ماست و...
هدف از تظاهرات عید فطر نایل شدن به خواسته‌های منطقی و مشروع مردم اعلام گردید:
نظربه اینکه جامعه روحانیت، مبارزه را تا وقتی که مردم به کلیه خواست‌ها و حقوق مشروع خود نایل نشده‌اند لازم می داند، از این رو، به منظوراظهار یک جنبش عمومی لازم دانستیم که در روز عید فطر مبارک که یکی از روزهای با عظمت اسلام است، مسلمانان گرد هم آیند و ادامه فعالیت خود را در مسیر مبارزه به جهانیان اعلام دارند(7).
پس ازپایان یافتن راهپیمایی، مردم در مقابل حرم تجمع کردند، بر روی زمین نشستند و آیت‌الله واعظ طبسی برای آنها سخنرانی کرد. در پایان،ایشان تقاضاهای تظاهرکنندگان را به شرح زیر قرائت کرد:
1. آزادی تمام زندانیان سیاسی کشور.
2. برقراری نظام اسلامی در همه قوانین مملکتی.
3. اجازه سخن و آزادی قلم.
4. اجرای صحیح قانون اساسی.
5–بازگردانده شدن امام به ایران و سید حسن طباطبایی قمی به مشهد(8).
راهپیمایی‌ها درمشهد تا روز17 شهریور ادامه یافت. درروز14شهریور، مشهد شاهد تغییر و تحولی اداری نیز بود؛ چنانچه استاندار جدید خراسان، سپهبد صادق امیرعزیزی(9)، به جای استاندار پیشین، عبدالعظیم ولیان(10)، که در ششم شهریور استعفا کرده بود، وارد مشهد شد. استاندارجدید طی سخنانی هدف خود را تأمین رفاه اجتماعی مردم اعلام کرد(11).
روز15شهریور، مردم مشهد در مجلس ختم مهدی‌زاده نامی (که روز پنجشنبه 9 شهریور در خیابان طبرسی کشته شده بود)، در مسجد امام رضا(ع)شرکت کردند. پس از پایان مجلس ختم، جمعیت شرکت‌کننده که بالغ بر3 هزارنفرمی‌شدند به خیابان‌ها ریختند و در خیابان‌های آبکوه(هم‌اکنون بدین نام است)و شاهرخ (مطهری جنوبی)به سوی خیابان نادری (شیرازی)و میدان شاه (شهدا)راهپیمایی کردند. آنها درطول راهپیمایی، شعارهایی درخصوص بازگشت امام به کشورسردادند. تظاهرکنندگان پس از2 ساعت، با دخالت نیروهای
پلیس متفرق شدند(12).

پی نوشت ها :

1-بولتن خبرگزاری پارس (اخبار ایران)، ش 170، (15/6/57):ص 8 .
2-تصمیم شوم، جمعه خونین؛ مشروح مذاکرات امنیت ملی و هیئت دولت در 16/6/57 و مشروح مذاکرات شورای امنیت ملی در 18/6/57(تهران:مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376)، ص 37 و 38.
3-همان، ص 39.
4-همان، ص88 .
5-بولتن خبرگزاری پارس (اخبار ایران)، ش 172(17/6/57):ص 5 و 6.
6-عبد الرضا هوشنگ مهدوی، انقلاب ایران به روایت بی بی سی (تهران:طرح نو، 1372)، ص 230.
7-روزنامه رستاخیز، ش 1002(14/6/57):ص 1 و 4.
8-روزنامه خراسان، ش 8488، ص 7 و 8 .
9-سپهبد صادق امیر عزیزی تا 14/10/1357 که استعفا داد استاندار و نایب التولیه آستان قدس رضوی بود.او قبلا نیز از 29/2/1342 ش تا مهر 1344 عهده دار این سمت بود.
10-عبدالعظیم ولیان از تاریخ 16/2/1353 به عنوان استاندار خراسان و نایب التولیه آستان قدس رضوی منصوب و در تاریخ 23/2/1353 رسما وارد مشهد شد.ولیان تا تاریخ 6/6/1357 رسما عهده دار این سمت بود و پس از اوج گرفتن تظاهرات مردم مشهد در پی کشته شدن شیخ احمد کافی، مجبور به استعفا شد.درباره پیشینه و عملکرد ولیان ر.ک:رجال عصر پهلوی، عبدالعظیم ولیان، (تهران:مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379).
11-خراسان، ش 8488، ص 1 و 2 .
12-همان، ش 8490، ص 1.

منبع :نشریه 15 خرداد، شماره 20.